در مورد اینکه در مغز انسان چند نوع حافظه وجود دارد و هر کدام مسئول نگهداری چه نوع دادههایی است، نظریههای مختلفی وجود دارد. یکی از مقبولترین تقسیمبندیها را دو دانشمند علوم شناختی به نامهای شیفرین و اتکینسون ارائه کردهاند که به نام Multi-Store Model مشهور است.
این مدل، سه نوع حافظه را برای مغز انسان متصور میشود:

۱- حافظه حسی یا Sensory memory
۲- حافظه کوتاه-مدت یا Short-term memory
۳- حافظه بلند-مدت یا Long-term memory
به طور خلاصه، هر کدام از اعضای حسی انسان (چشم، گوش، بینی، چشایی و لامسه) دارای یک حافظه بسیار کوتاه-مدت (در حد چند ثانیه) به نام «حافظه حسی» هستند.
اگر شخص به داده یا تجربه ای که در حافظه حسی وجود دارد، توجه (Attention) کند، آن داده به حافظه کوتاه مدت منتقل میشود. حافظه کوتاهمدت در حد چند دقیقه تا چند روز است.
اگر دادهای که در حافظه کوتاهمدت است، تمرین و تکرار (Rehearsal) شود، به حافظه بلندمدت فرد منتقل میشود و تقریبا تا آخر عمر در مغز او باقی میماند.
مثال: با توضیح بالا متوجه میشوید که چرا وقتی در کلاس درس، استاد به دانشجویی که حواسش پرت است میگوید: فلانی! الان چی گفتم؟ آن دانشجو با اینکه حواسش در کلاس نبوده اما میتواند آخرین جمله استاد را بگوید! اگر استاد این تقسیمبندی حافظه را نداند فکر میکند آن دانشجو حواسش بوده و او اشتباه کرده! اما استادی که این موضوع را میداند، باید بپرسد، خوب، قبلتر از آن چه گفتم؟ اصلاً موضوع صحبت چیست؟ در این صورت آن دانشجو نخواهد توانست جملات قبلتر را به یاد بیاورد. دلیل این اتفاق این است که آخرین جمله استاد در «حافظه حسی» مربوط به شنوایی دانشجو موجود است و او با مراجعه به آن حافظه آن را به استاد میگوید، اما چون توجه نکرده، جملات قبلی و موضوع درس به حافظه کوتاه مدت منتقل نشده و از بین رفته است.
دانستن این تقسیمبندی به شما در آموزش، یادگیری و حفظ نتایج درمان و همچنین در حفظ کردن موضوعاتی مثل دروس، قرآن، اشعار و… کمک خواهد کرد.
لذا اگر خواستید مطلبی که میخوانید را به حافظه کوتاه مدت خود منتقل کنید، باید به آن «توجه» کنید (اگر یک صفحه از کتاب را ۱۰۰ بار بدون توجه بخوانید فقط آخرین جملهای که خواندهاید یادتان خواهد ماند) و اگر میخواهید این مطلب در حافظه بلندمدت شما باقی بماند باید آن را هر از چند گاهی تکرار کنید.
در امر درمان و فعالیت های بالینی نیز در نظر گرفتن توجه و تکرار اهمیت زیادی دارد. در کودکان، اختلالاتی نظیر اختلالات رشدی زبان (DLD)، بیش فعالی (AHDH)، اختلالات یادگیری (LD)، اتیسم، کمشنوایی و تشنج باعث کاهش «توجه» کودک می شود. در بزرگسالان نیز بیماری هایی نظیر آلزایمر، سکته مغزی، افسردگی، پارکینسون، تروما، کمشنوایی و تومور مغزی ممکن است «توجه» بیمار را دستخوش تغییراتی کند یا آن را کاهش دهد. لذا خانواده و کادر درمان (پزشک، روانشناس، متخصص تغذیه، فیزیوتراپیست، گفتار درمانگر، کار درمانگر، مشاور، معلم و مربی) این بیماران در زندگی روزمره، آموزش، کار و طی جلسات درمانی باید این مهم را مدنظر داشته باشند که با راهکارهای مختلف “توجه” بیمار را به موضوع هدف افزایش داده و با این کار باعث تقویت حافظه بیمار شوند. همچنین در نظر داشته باشید که جهت حفظ و تثبیت یادگیری هر موضوعی در این بیماران باید آن موضوع را بارها و بارها «تکرار» کنید.
دانستن این مطلب باعث افزایش درک شما از وضعیت بیمار شده و به شما در تنظیم نحوه برخورد (در حین انجام کارهای روزمره و مخصوصا کار بالینی) با این بیماران کمک خواهد کرد.